320

320

آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۳/۰۸
    ۴۸
  • ۹۴/۱۱/۱۶
    ۴۶
  • ۹۴/۱۱/۱۱
    ۴۵
  • ۹۴/۱۱/۱۰
    ۴۴
  • ۹۴/۱۰/۳۰
    ۴۳
  • ۹۴/۱۰/۳۰
    ۴۲
  • ۹۴/۱۰/۲۳
    ۴۱
  • ۹۴/۱۰/۲۱
    ۴۰
  • ۹۴/۱۰/۱۹
    ۳۹
  • ۹۴/۱۰/۱۵
    ۳۸

۹

پنجشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ق.ظ

الآن توی health & fitness گوشی ام دیدم دیروز در حدود ۷۲۰۰ قدم و پریروز در حدود ۱۰۸۰۰ قدم برداشته ام. خود برنامه برایم هدف را روی ۱۰۰۰۰ قدم گذاشته. که من در طول یک هفته اخیر دو بار به این هدف رسیده ام. و تا ۶۰٪ هم موفق بوده ام. از وقتی آمده ام تهران خودم را وزن نکرده ام - هر چند آدمهایی که وزن آدم را حساب بکنند توی خیابان های تهران زیادند! - اما فکر میکنم چاق تر شده ام. توی هشت روز زندگی در تهران صبحانه اصلا نخورده ام، شام را فقط سه بار اما مفصلا و ناهارها را بجز دو روز اول کامل خورده ام. میان وعده نداشته ام. بجز شکلات هایی که مادرم برایم گذاشته بود و الآن دیگر آخرهایش است. میوه هم فقط دو تا انجیر تعارفی و یک سیب! سبزیجات اصلا، و تا دلتان بخواهد خوابیده ام. اگر همینطور جلو بروم کم کم کمبود انواع ویتامین ها سراغم می آیند. بعلاوه اینکه این اواخر - البته قبل از آمدنم به تهران - نوشابه و آت و آشغال زیاد خورده ام و باور کنید بدجوری نگران سلامتی ام شده ام.

حالا درباره دانشگاه تهران.. اوف خدا، دانشگاه تهران مزخرف است. از هر دانشگاهی که توی تهران دیده ام - شریف، علم و صنعت و دیروز هم امیرکبیر - اوضاع اخلاقی اش بیریخت تر است. و اصلا اینکه مهم نیست. چزا اینجا همه اینقدر خنگ اند؟ دانشکده ما هم همینطور است. با موهای آبی و بلیز شلوار و شال پشت گوش می آیند سر کلاس دو تا سوال احمقانه میپرسند و میروند. آدم سرش را بکوبد توی میز نرود سر کلاس بهتر نیست؟ هر چند دانشگاه قشنگی است و حداقل مثل امیرکبیر قوطی کبریت نیست و آدم تویش گم میشود ولی همه اینها باز هم برای من که دانشکده ام اصلا داخل دانشگاه نیست (!) به چه درد میخورد؟



پ ن: البته درباره خنگ بودن غلو کردم! انصافا نخبه زیاد دارد ولی نه در علوم پایه! الان پشیمانم چرا من درس نخواندم؟ اگر میخواندم شریف قبول نمیشدم؟ بخدا قسم که چرا.

  • ۹۴/۰۷/۰۹
  • شیما

نظرات  (۳)

خنگی و باهوشی یه ور... بعضیا خوب بلتن (دقت کن، بلد نه. دقیقا بلت) کنار خوش خوشون شون درس هم جلو ببرن. از توی همین شال پشت گوش بندازا هم لابد پیدا می شه از این جور آدما. من هیچ وقت نفهمیدم یه نفر چجوری می تونه هم درس بخونه هم با پارتنرش غر بزنه و غر بشنوه. والااا

در ضمن. قوطی کبریتم خودتی
پاسخ:

آره دیدم ازین آدما. من که جدا نمیتونم دو سویه عمل کنم.


خداوکیلی از هر کی پرسیدم امیرکبیر کجاست تعجب میکرد. حالا نزدیک خیابون رشت بودما!

شیما بخدا سپهرش پاک نمشه!دوسال بعد میبینی اصن مهم نبوده و حرص بیخود زدی!!!من الان میخوام کنکور انسانی بدم!!!والا
پاسخ:
موندم تایید کنم یا نکنم!
باشد بنای خیری
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی